علل نباریدن باران از نگاه روایات و احادیث
علل نباریدن باران از نگاه روایات و احادیث
تاريخ : 7 بهمن 1393برچسب:, | 17:45 | نويسنده : MOHSEN DARVISHI
 دسته روایت درباره دلایل نباریدن باران

حسینی با بیان اینکه نباریدن باران از منظر روایات، دلایل مختلفی دارد، افزود: در مورد نیامدن باران و خشکسالی ۳ گروه روایات داریم:

در گروه اول که تعداد بیشتری از روایات را شامل می شود، خود مردم خطاب روایات هستند.

حضرت رسول اکرم (ص) می فرماید: هرگاه کم فروشی شود، خداوند ایشان یعنی مردم را به خشکسالی و کمبود گرفتار می کند.

رسول خدا (ص) در حدیث دیگری می فرماید: هميشه امتم در خوشى و خوبى باشند تا زمانى كه با هم دوستى كنند و بهم هديه دهند و امانت را بپردازند و از حرام دورى كنند و از مهمان پذيرائى كنند و نماز را برپا دارند و زكات را بدهند، چون‏ انجام ندهند گرفتار قحطى و خشكسالى شوند.
جلد شانزدهم بحار الانوار صفحه ۲۵۱

پيغمبر اكرم (ص)فرمود: هيچ مردمى عهدشكن نشدند مگر اينكه دشمن آنها بر آنها مسلّط گرديد و هيچ قومى ظلم نكردند مگر اينكه كشتار در بين آنها زياد شد. و هيچ قومى از پرداخت زكات امتناع نكردند مگر اينكه از آمدن باران ممنوع شدند.
و در ما بين آنها عمل منافى عفّت و فحشاء ظاهر نشد مگر اينكه در ميان آنها مرگ مفاجات شيوع پيدا كرد. و هيچ قومى كم فروشى نكردند مگر اينكه به خشكسالى مبتلا شدند.
ارشاد القلوب - ترجمه طباطبايى صفحه ۲۸۳

گروه دوم حاکمان هستند که در جامعه کنونی ما روسای یک حکومت و مناصب قضاوت را می توانیم در جایگاه حاکمان قرار دهیم.

حضرت رسول (ص) فرمود: هر گاه زمامدار ستم كند باران كم مى‏شود و هر گاه اهل ذمّه را فريب دهند و نيرنگ بازى كنند دشمنانشان بر آنان آشكار گردد و هر گاه كارهاى زشت و ناپسنديد آشكار شود زمين لرزه ايجاد شود و هر گاه امر بخوبى و معروف و پيشگيرى از محرّمات كم شود محرمات مباح شمرده شود همانا گناه بجاى ثواب و ثواب بجاى گناه قرار گيرد بعد انديشه كنند پس از فكر و انديشه پشيمانى و بازگشت است.
نهج الفصاحه - مجموعه كلمات قصار حضرت رسول (ص) صفحه ۱۹۷

گروه سوم کارگزاران هستند که مصداقش همین کارمندهای دستگاه های عمومی هستند.

امام رضا (ع) فرمود: چون زمامداران دروغ پردازند باران قطع مى‏شود، و چون سلطان ستم كند پايه‏هاى دولتش سست مى‏گردد (و دولتش از چشم مردم مى‏افتد)، و چون زكات داده نشود چهار پايان مى‏ميرند.
منابع
۱.أمالی شیخ مفيد - صفحه ۳۱۱
۲. بحار الأنوار – جلد ‏۷۰ - صفحه ۳۷۴- باب ۱۳۸



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: